نقد و بررسی سریال «اجل معلق»

طنزی تلخ در لباس ابتذال یا تجربه‌ای متفاوت در روایت مرگ و زندگی؟

سریال «اجل معلق» که در خرداد ۱۴۰۴ از پلتفرم فیلم‌نت پخش شد، از آن دسته آثاری است که از همان قسمت اول موافقان و مخالفان پرشماری پیدا کرد. کارگردانی این مجموعه را عادل تبریزی بر عهده دارد و رضا عطاران، بازیگر محبوب کمدی، نقش اول آن را بازی می‌کند. حضور چهره‌هایی همچون عباس جمشیدی‌فر، بهزاد خلج، و الناز حبیبی نیز ترکیب بازیگران این مجموعه را جذاب‌تر کرده است.

«اجل معلق» در ژانر طنز فانتزی با رگه‌های اجتماعی و فلسفی ساخته شده و تلاش می‌کند با زبانی ساده، اما نگاهی استعاری، به مفاهیمی چون مرگ، تقدیر و معناجویی در زندگی روزمره انسان ایرانی بپردازد. اما آیا این تلاش موفق بوده است؟

برای دسترسی به دنیای مقالات جذاب روی پلیفای کلیک کنید.

نقد و بررسی فیلم اجل معلق

داستان: طنز بر لبه‌ی تیغ مرگ

خط اصلی داستان درباره‌ی داوود شلغم (با بازی رضا عطاران) و رفیق قدیمی‌اش غلام کله‌کدو است؛ دو فرد پایین‌دست جامعه که درگیر بی‌کاری، فقر، ناامیدی و بوروکراسی فلج‌کننده‌اند. داستان با یک پیچش ناگهانی شروع می‌شود: داوود از موعد مرگ خود باخبر می‌شود، اما نه به شکلی عادی. اجلش به تعویق افتاده. حالا باید با «فرصتی دوباره» مواجه شود؛ فرصتی که می‌تواند هم عامل نجاتش باشد و هم دروازه‌ای به جنون.

این premise جذاب، پتانسیل بالایی برای ساخت یک طنز فلسفی با موقعیت‌های جذاب انسانی داشت. اما از همان ابتدا سریال در دام تعارض بین ایده و اجرا گرفتار می‌شود.

نقاط قوت: حضور ستاره‌ها و جسارت موضوع

نمی‌توان انکار کرد که «اجل معلق» سعی کرده مسیر متفاوتی را نسبت به سریال‌های معمول شبکه نمایش خانگی طی کند. در روزگاری که بیشتر آثار خانگی به سمت درام‌های کلیشه‌ای، رمانتیک‌های سطحی یا کمدی‌های لوده پیش می‌روند، پرداختن به مفهوم مرگ و مواجهه انسان با آن، در قالب طنز، اقدامی جسورانه و قابل تحسین است.

رضا عطاران بار دیگر نشان می‌دهد که هنوز می‌تواند با کمترین دیالوگ و صرفاً با بازی فیزیکی و میمیک چهره، مخاطب را بخنداند یا متأثر کند. عباس جمشیدی‌فر هم در نقش مکمل توانسته موقعیت‌های کمیک خوبی بسازد. حضور این دو باعث شده بسیاری از مخاطبان به‌خاطر نوستالژی فیلم‌های دهه ۹۰، با سریال همراه شوند.

همچنین طراحی صحنه، گریم‌ها و فضاسازی کلی سریال – به خصوص در لحظات فانتزی مانند صحنه‌هایی که با اجل مواجه می‌شویم – جذاب و متفاوت از نمونه‌های مشابه ایرانی است.

سریال اجل معلق

نقاط ضعف: ابتذال پنهان در پوشش معنا

اما اگر از ظاهر بگذریم، «اجل معلق» با مشکلات جدی در ساختار، محتوا و لحن مواجه است. بسیاری از منتقدان به‌درستی اشاره کرده‌اند که سریال نه آن‌قدر عمیق است که بتواند تماشاگر جدی را جذب کند، و نه آن‌قدر سرراست و بامزه است که مخاطب عام را کاملاً راضی نگه دارد.

ابتذال در شوخی‌ها، استفاده مکرر از لهجه‌ها و تیپ‌های نخ‌نماشده، و پناه‌بردن به صحنه‌هایی که تنها برای خنده سطحی طراحی شده‌اند، از جمله ایرادات اصلی هستند. این موارد باعث شده‌اند که سریال نتواند مرز بین طنز فاخر و لودگی را حفظ کند. برخی نقدهای منتشرشده در فضای مجازی نیز به این مسئله اشاره دارند و معتقدند که اثر بیشتر به سمت تکرار کلیشه‌های تلویزیونی میل کرده تا خلاقیت.

از طرفی دیگر، ریتم کند روایت به‌خصوص در قسمت‌های میانی، باعث افت توجه مخاطب می‌شود. درام در برخی لحظات درجا می‌زند و کاراکترها آن‌طور که باید رشد نمی‌کنند. شخصیت داوود علی‌رغم بازی خوب عطاران، بیشتر یک تیپ است تا یک شخصیت چندوجهی. تغییرات روحی او در مواجهه با مرگ، بیشتر به شوخی‌های سطحی گره خورده تا تحولات درونی واقعی.

واکنش‌ها در فضای مجازی: دو قطبی آشکار

بررسی بازخوردها در یوتیوب و توییتر فارسی نشان می‌دهد که مخاطبان به دو دسته‌ی مشخص تقسیم شده‌اند: گروهی که سریال را خلاقانه، سرگرم‌کننده و جسورانه می‌دانند، و گروهی که آن را تکراری، سخیف و ضدپیام می‌نامند.

یکی از کاربران یوتیوب در نقدی ویدیویی نوشته:«داوود شلغم باید یک قهرمان تلخ‌کمدی باشد، اما به نظر می‌رسد بیشتر یک دلقک است تا آینه‌ای از جامعه.»

کاربری دیگر در توییتر می‌نویسد:«رضا عطاران هنوز هم طلاییه. ولی این فیلمنامه واقعاً بهش خیانت کرده.»

واکنش‌ها در فضای مجازی به اجل معلق

نتیجه‌گیری: تجربه‌ای نصفه‌نیمه در جاده‌ی مرگ

«اجل معلق» تلاش می‌کند تا اثری متفاوت باشد؛ اثری که مرگ را به جای تراژدی، به کمدی تبدیل کند و در خلال خنده، مخاطب را به تفکر وا دارد. اما آن‌چه در عمل رخ داده، بیشتر ترکیبی از لحظات خوب بازیگری، ایده‌ی بالقوه‌ی قوی، و اجرای ناقص است.

برای مخاطبانی که تنها به دنبال سرگرمی سبک با چاشنی طنز هستند، این سریال شاید گزینه‌ی بدی نباشد. اما برای کسانی که به دنبال کمدی عمیق‌تر، شخصیت‌پردازی قوی، یا ساختار روایی محکم هستند، «اجل معلق» احتمالاً اثری ناامیدکننده خواهد بود.

در نهایت، این سریال نمونه‌ای‌ست از تجربه‌ای با نیت خوب و اجرای متوسط، که می‌توانست با کمی دقت بیشتر در فیلمنامه و شوخی‌ها، به اثری درخشان تبدیل شود؛ اما فعلاً در حد یک «کمدی معلق» باقی مانده است.

در انتها برای مشاهده مقاله مربوط به سریال adolescence (نوجوانی) ارزش دیدن دارد یا نه کلیک کنید.

مقالات مرتبط

مدونا و آلبومی که پس از ۲۰ سال هنوز می‌درخشد

۲۰ سال بعد، آلبومی از مدونا که بازگشت او به دنیای موسیقی…

نقد و بررسی جدیدترین انیمیشن نتفلیکس In Your Dreams (در رویاهایت)

استودیوی پیکسار سالهاست که نامی بزرگ در دنیای انیمیشن به شمار می‌رود،…

نقد و بررسی سریال بامداد خمار؛ ارزش تماشا دارد؟

سریال بامداد خمار، اثری اقتباسی از رمانی به همین نام و به…

15 آبان 1404

دیدگاه کاربران (2 دیدگاه)

  1. اینبار عطاران با هدف نابودی اعتقادات مردم وارد عرصه شد انشالله نابودیش…..

دیدگاهتان را بنویسید