بررسی کامل Ghost of Yōtei: داستان انتقام در هوکایدو، مبارزات سریع و آزادی عمل بالا؛ نقاط قوت و ضعف، حالت های سینمایی و عملکرد گرافیکی روی PS5 را مرور کردیم هم.
هوای سرد شمال، برف های هاکایدو و صدای تیغه ای که آرام از غلاف بیرون می آید؛ Ghost of Yōtei همان فانتزی سامورایی را زنده می کند اما با قهرمانی تازه، دنیایی خشن تر و مبارزه هایی سریع تر. از دوئل های نفس گیر و مخفی کاری انعطاف پذیر تا گشت و گذار آزاد در طبیعت یخ زده، بازی سعی می کند هم طرفداران تسوشیما را راضی کند و هم برای تازه واردها دروازه ای جذاب باشد. این نقد سراغ روایت، گیم پلی، جهان باز، صدا و تصویر و در نهایت نقاط قوت و ضعف می رود تا ببینیم یوتِی واقعا «فیلم سامورایی قابل بازی» بعدی پلی استیشن هست یا نه.
برای دسترسی به اخبار و حواشی جدید سینما و به روزترین مقالات تکنولوژی، همچنین جهان بی پایان ویدیو گیم حتما به پلیفای سربزنید و از تماشای کانال یوتیوب ما غافل نشوید.

داستان و اتمسفر
داستان ۳۰۰ سال بعد از Tsushima و اینبار در ائزو/هُکایدو میگذرد. آتسو، مزدورِ تنها، برای انتقام از «Yōtei Six» راهی سفری شخصی و تلخ میشود؛ روایتی که همزمان زیبایی طبیعت و خشونت عصر را کنار هم میگذارد. بازی مستقل از قسمت قبل است و برای ورود تازهواردها هم مناسب.
گیمپلی: شمشیرزنی تهاجمی، مخفیکاری شناور
ساکر پانچ بهجای «استَنسها» یک Weapon Counter System معرفی کرده: با گسترش آرسنال، علیه هر تیپ دشمن، کاتداونها و کانترهای مخصوص داری. از یاری و کُساریگاما تا اوداچی و حتی تنِگاشیما (تفنگ چخماقی) دستت باز است؛ دو-کتیانه کردن هم قابلدسترس است. نتیجه: مبارزههایی سریع، نمایشی و پاداشده. همزمان، تاکید سازندگان روی «آزادی بازی کردن به سبک خودت» حس میشود؛ میتوانی با حداقل فعالیت جانبی سراغ خط داستان بروی یا در سیستم پیشرفت، بونتیها و شکار باسوارهای انسانی گم شوی.
جهانِ باز: هُکایدو، روباهها و بادِ سرد شمال
یوتِی درهها، جنگلهای توس و دامنههای برفی را با المانهای تعاملی (کمینگاهها، نقاشیهای سومیـئه، پازلهای Reliquary، شکارگاه گرگ) پر میکند و همان «حسِ پیادهروی سینمایی» را برمیگرداند؛ حتی پتکردن روباهها—اینبار با پشتوانه پژوهش تاریخی درباره زیستبوم آن دوره—دوباره برگشته است.
مدهای سینمایی: از کوروساوا تا میکه و واتانابه
علاوه بر Kurosawa Mode (سیاهوسفید با صدای «تینی» و بادِ بیشتر)، دو مود جدید داری: Miike Mode با دوربین نزدیکتر و خونآلودگی بیشتر برای مبارزات خشنتر، و Watanabe Mode با لو-فای بیتهای ریلکس برای گردش و اکتشاف. هر مود سلیقهای است و برای همه صحنهها ایدهآل نیست، اما هویت سینمایی بازی را پررنگتر میکند.
گرافیک، صدا و DualSense
یوتِی مخصوص PS5 ساخته شده و از هپتیک و تریگرهای تطبیقی خوب استفاده میکند (کشیدن کمان، ضربهـجهتدارِ هپتیک، لرزش خاص پارریها). برای تصویر، روی PS5 چند حالت داری: Quality با 30fps و رزولوشن بالاتر، Performance با 60fps و رزولوشن دینامیک، و Ray Tracing. روی PS5 Pro هم Ray Tracing Pro با هدف 60fps اضافه میشود.
پرفورمنس و پالیِش
در Performance، مبارزهها نرم و پاسخگو هستند و برای سکانسهای شلوغ بهترین انتخاباند؛ اگر نمایش جزئیات مناظر یخزده و نورِ سرد هُکایدو اولویتت است، Quality جذابتر میشود. سوییچ بین مودها راحت است و Stable بودن فریمریت در اکثر صحنهها حس «کنترل دقیق» بهت میدهد. (جزئیات دقیقترِ رزولوشن/فریم بر اساس مودها در بررسیهای فنی طرف ثالث هم تایید شده.)
روایت و ماموریتها
هسته داستان—انتقام—فرمی کلاسیک دارد اما پرداختِ شخصی آتسو، شیمی او با «Wolf Pack» و چند ستپیس غافلگیرکننده آن را نگه میدارند. در عوض، بخشی از سایدکوئستها هنوز خطر تکرار دارند و اگر از فرمول اوپنورلد خسته میشوی، بهتر است مستقیمتر بروی سراغ ماموریتهای اصلی. این جمعبندی در اغلب نقدها هم تکرار شده: «روایتی قابلپیشبینی اما اجرا شده با دقت.»
نظر منتقدان
گیماسپات بازی را بهخاطر داستان درگیرکننده، اکتشاف پاداشمحور و مبارزات عالی تحسین کرده؛ رسانههای دیگر هم از «شمشیرزنی نفسگیر و روایت احساسی» گفتهاند، هرچند روی ضعفِ سایدکانتنتها هم انگشت گذاشتهاند.
نقاط قوت
-
مبارزات سرعتی و تهاجمی با تنوع سلاحها
-
آرتدایرکشن و لوکیشنهای نفسگیر هُکایدو
-
مدهای سینمایی خلاقانه (Kurosawa/Miike/Watanabe)
-
استفاده هوشمندانه از DualSense
-
آزادی عمل بالا در پیشبرد بازی
نقاط ضعف
-
بخشی از سایدکوئستها و فعالیتهای تکرارشونده
-
نوسان کیفیت بافتها در بعضی نقاط و دوگانگی همیشگی «وضوحِ بالاتر vs فریمریت» بسته به مود گرافیکی
برای چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر از Tsushima لذت بردی، اگر شمشیرزنی دقیق، پارریهای پیدرپی و دوئلهای سینمایی میخواهی، اگر عاشق گشتوگذار در طبیعت سرد و افسانهای ژاپنِ شمالی هستی، یوتِی دقیقاً همان تجربه «ساموراییمووی» است که میطلبی. برای کالکتورهای PS5 هم یک لانچلاینِ چشمنواز است.
امتیاز نهایی
9/10 — یک ادامه راهافتاده و بالغ؛ نه انقلابی، اما بینهایت دلنشین.
کلام آخر
Ghost of Yōtei همان رؤیای «فیلم سامورایی قابلبازی» را با شمشیرزنی تهاجمی، آرتدایرکشن خیرهکننده هُکایدو و استفاده حسابشده از DualSense زنده میکند. هرچند بخشی از فعالیتهای فرعی تکراری است، هسته داستان و دوئلهای پرتنش آنقدر پرقدرتاند که کمبودها را عقب میرانند. اگر دنبال اکشنی دقیق، دوئلهای سینمایی و گشتوگذار در طبیعت سرد و بیرحم شمال ژاپنی هستی، این یکی را از دست نده.
در انتها از شما عزیزان دعوت میشود که برای مطالعه مقاله مربوط به نقد و بررسی کامل دموی بازی ایرانی Blood of Mehran کلیک کنید.







دیدگاه کاربران (2 دیدگاه)