پرونده قتل چارلی کرک همچنان یکی از داغ ترین اخبار ایالات متحده است، بر اساس اسناد ارائهشده به دادگاه، دادستانها پیامهایی را منتشر کردهاند که مظنون اصلی، تایلر رابینسون برای همخانهاش ارسال کرده است.
این پیامها نشان میدهد که تایلر رابینسون نهتنها از مدتها پیش برای این حمله برنامهریزی کرده بود، بلکه پس از آن نیز بهدنبال پنهانکردن ردپا و از بین بردن شواهد بوده است. تحلیلگران معتقدند این پرونده میتواند تأثیرات سیاسی گستردهای بر فضای قطبیشدهی آمریکا بگذارد.
چند ساعت پیش، تایلر رابینسون در جلسهی آنلاین دادگاه حضور یافت. او با جلیقهی ضدخودکشی و چهرهای خسته مقابل قاضی قرار گرفت. رسانهها گزارش دادند که انتشار پیامهای شخصی او بهعنوان «اعتراف غیرمستقیم» میتواند نقطهی عطفی در روند دادرسی باشد.
اگر به دنبال مرجع جامع و قابل اعتماد برای اخبار سینما، ورزش، تکنولوژی و بازیهای ویدیویی هستید، سایت پلیفای انتخابی حرفهای است؛ هماکنون بازدید کنید و آگاه بمانید.

بخشی از این مکالمات که رسانهها آن را منتشر کردهاند، چنین است:
رابینسون: لطفاً کار فعلی خودت رو متوقف و زیر صفحهکلید رو بررسی کن (پس از بررسی زیر صفحهکلید، همخانه یادداشتی را یافت که ظاهراً در آن نوشته شده بود فرصت حذف چارلی کرک را داشتم و قصد دارم از آن استفاده کنم).
همخانه: چی؟ شوخی میکنی؟
رابینسون: وضعیت جسمیام همچنان خوبه، اما فعلاً گرفتار شدهام. احتمالاً زمان زیادی تا بازگشت به خانه باقی نمانده، اما هنوز باید تفنگم را بردارم. صادقانه بگم، امیدوار بودم این موضوع رو تا پایان عمرم مخفی نگه دارم. متاسفم که تو رو درگیر موضوع کردم.
همخانه: آیا واقعاً این کار رو انجام دادی؟
رابینسون: آره، متأسفم.
همخانه: فکر کردم فرد دیگری بازداشت شده.
رابینسون: خیر، یه پیرمرد دیوانه رو بازداشت کردن، بعداً هم شخص دیگهای رو با لباس مشابه مورد بازجویی قرار دادن. قصد داشتم تفنگم رو از محل مخفیاش بردارم، اما بیشتر آن بخش از شهر رو پلیس زیر نظر داره. در حال حاضر فضا نسبتاً آرام و تقریباً امکان خروج وجود داره، اما یک ماشین پلیس همچنان در محل هست.
همخانه: دلیل این اقدام چه بود؟
رابینسون: از میزان نفرت او خسته شده بودم. برخی نفرتها قابل مذاکره نیستند.
رابینسون: اگر بتونم تفنگ رو بدون دیدهشدن بردارم، هیچگونه مدرکی باقی نخواهد ماند. قصد دارم مجدداً برای برداشتنش تلاش کنم، امیدوارم نیروهای امنیتی محل رو ترک کرده باشن. تاکنون هیچ نشانهای از کشفش ندیدم.
همخانه: چه مدت برای این اقدام برنامهریزی کرده بودی؟
رابینسون: فکر میکنم کمی بیش از یک هفته. میتوانم به محل نزدیک شوم، اما یک خودروی پلیس دقیقاً در کنار تفنگ پارک شده که احتمال میدم قبلاً بررسی شده باشه، اما نمیخوام ریسک کنم. ایکاش همان لحظهای که به ماشین رسیدم، بازمیگشتم و اونو برمیداشتم. نگرانم که پدرم چه واکنشی نشان خواهد داد اگر تفنگ پدربزرگ را برنگردونم. نمیدونم شماره سریال داشت یا نه، اما قابل ردیابی نیست. نگران اثر انگشت هستم. مجبور شدم اونو در میان بوتهای که لباسهایم رو تعویض کردم، رها کنم. امکان حملش رو نداشتم. ممکنه مجبور باشم رهاش کنم و امیدوار باشم که اثری از آن پیدا نکنن. چطوری گمشدنش رو برای پدرم توضیح بدم. تنها چیزی که باقی گذاشتم، تفنگی بود که توی حوله پیچیده شده بود. بهخاطر داری که مشغول حکاکی روی گلولهها بودم؟ اون پیامها شوخی بودن، اگر عبارت «notices bulge uwu» را در شبکهی فاکس نیوز ببینم، ممکن است دچار سکته بشم. باید اسلحه رو رها کنم، واقعاً تأسفباره. با توجه به امروز، بهنظر میرسه تفنگ پدربزرگ عملکرد مناسبی داشت، نمیدونم. فکر میکنم دوربینش حدود ۲۰۰۰ دلار ارزش داشت.
رابینسون: این مکالمه رو حذف کن.
رابینسون: پدرم عکسای تفنگ رو میخواد. میگه پدربزرگ بهش پیام داده. مأموران فدرال تصویری از تفنگ منتشر کردن و این تفنگ نمونه خاصیه. پدرم به من زنگ زده، اما پاسخ نمیدم.
رابینسون: از زمانیکه ترامپ به ریاستجمهوری رسید، پدرم بهشدت طرفدار جنبش MAGA شده.
رابینسون: قصد دارم خود را داوطلبانه تسلیم کنم. یکی از همسایگانم در اینجا معاون کلانتره.
رابینسون: تنها نگرانی من تویی.
همخانه: من بیشتر نگران تو هستم.
رابینسون: لطفاً با رسانهها گفتوگو نکن. هیچ مصاحبهای انجام نده یا اظهار نظری نکن. اگر پلیس از شما سؤالی پرسید، درخواست وکیل کن و سکوت کن.
در انتها از شما عزیزان دعوت میشود که برای مطالعه مقاله مربوط به نخستین رباط وکیل ایرانی معرفی شد کلیک کنید.


دیدگاه کاربران (1 دیدگاه)